مرحوم ایت الله دستغیب در کتاب خود یکی از گناهان بسیار بزرگ الاهی را
نا امیدی از رحمت خدا می داند . یعنی اگر کسی فکر کرد که دیگر خدا او را نمی بخشد
، می توان گفت : گناه این جمله او از همه گناهانش بالاتر بوده است . روزی جوانی مست در گوچه ها در حال گذر کردن
بود که ناگهان از دور چشمش به امام کاظم می افتد . عرق خجالت بر پیشانیش می نشیند .... به
نظر شما امام کاظم چه رفتاری با او می کند ؟؟؟