پرتوی از اسمان

سبک زندگی انسانی اسلامی از منظر ایات و روایات

سبک زندگی انسانی اسلامی از منظر ایات و روایات

لطقا در نشر و گسترش این مطالب ما را یاری کنید

نویسندگان
پیوندها

۲۴ مطلب با موضوع «مناسبت ها» ثبت شده است

بزنید و با شمشیر برگه‌های این قرآن را پاره پاره کنید

وقتی بیانیه سردار قاسم سلیمانی مبنی بر سرنگونی داعش از تلویزیون پخش می‌شد و همزمان تصویر واژگون پرچم داعش توسط یک رزمنده مقاومت نشان داده می شد، یا پرچمشان از بالای ساختمانی به پائین پرتاب می شد، یک لحظه به ذهنم رسید، با توجه به نوشتاری که در روی پرچم داعش است یعنی لا اله الا الله و محمد رسول الله، نباید به این پرچم بی احترامی می شد.

اما در همان لحظه ذهنم به 1400 سال پیش برگشت، زمانی که در جنگ صفین، مالک اشتر به نزدیکی های خیمه‌گاه معاویه رسیده بود، که عمرو عاص چاره کار را در این دید که قرآن ها را بر سر نیزه بزنند و لشگری که معنای واقعی ولایت  خیلی بزرگتر از دلهای کوچک و مغزهای گنجشکی یک عده بود را سر کیسه کنند.

همانجا بود که فریاد علی بلند شد، قرآن حقیقی منم، شما به جنگ ادامه دهید، که تا ریشه کنی خیمه گاه معاویه چیزی نمانده.
آنها به جای اینکه سرباز ولایت باشند و به پشت گرمی قرآن ناطق، کاغذپاره های عمرو عاص را با خون سربازان معاویه رنگین کنند، شمشیر بر روی امیر المومنین کشیدند، که ما با قرآن نمی جنگیم .

آری، آنها برای حفظ چند تکه پوست و کاغذ و چند گرم مرکب بر روی قران واقعی شمشیر کشیدند که یا خاتمه جنگ را اعلام کن یا آماده نبرد باش، غافل از اینکه جان قرآن علی و ولایت اوست.

مثل دیروزی دوباره تاریخ تکرار گردید، اما نتیجه تاریخ نه
دوباره سربازان علی اینبار نه فقط کوفی بلکه این دفعه از سمرقند و کابل و حیدر آباد و سرزمین پارسها تا کوفه و بغداد و دمشق، حلب ، بعلبک در خط علی بودند،

سرمشق آنها خطبه 11 نهج البلاغه بود که مولایشان علی در میدان نبرد به پسرش محمد بن حنفیه فرمود:
اگر کوهها متزلزل شوند، تو پایدار بمان. دندانها را بهم بفشار و سرت را به عاریت به خداوند بسپار و پایها، چونان میخ در زمین استوار کن و تا دورترین کرانه هاى میدان نبرد را زیر نظر گیر و صحنه هاى وحشت خیز را نادیده بگیر و بدان که پیروزى وعده خداوند سبحان است[1].

چرا که آنها از قبل که اسلام خنثی و سازشگر با روسپی گری ترکیه ای و اسلام بی خاصیت و کاریکاتوری اخوان المسلمین مصری و اسلام خالی از منطق و عقلانیت و پر از وحشی گری داعشی را دیده بودند.
و ناخود آگاه مقایسه می کردند با اسلام اصیل و عزیز، یعنی اسلامی زنده و پویا، ولایت مدار ، منتظر و شهادت طلب.

از طرفی آنها تجربه های گرانبهائی در این چند دهه کسب کرده بودند ، و عاقبت سازش طلبان را به عینه دیده بودن از انور سادات تا حسین اردنی تا یاسر عرفات و سرهنگ قذافی واین اواخر عده ای از سیاست مدران عافیت طلب ما ، و نتیجه کارشان را دیده بودند که چه گلی بر سر مردم زدند ، چگونه سرمایه های مادی و معنویشان را در سایه های خنده های بی مزه به قربانگاه بردند.

آری این امت با این تجربه های گرانبها تصمیم گرفتند تا آخر پشت ولی بمانند تا مالک اشتر زمان به خیمه وخرگاه معاویه زمان نزدیک شده و عمود این خیمه شوم را به زیر کشد.

اما اینبار حقه عمر و عاص های زمان( بی بی سی، آمد نیوز و ...) کار گر نیفتاد و قرآن های سر به نیزه (یعنی کلماتی مثل ما را با سوریه چه کار، نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران ) نتوانست کاری از پیش ببرد.

احسنت به این امت که دل نائب عام امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف را شاد کردند، باشد که بزودی این امت لیاقت پادر رکابی خود حضرتش را پیدا کرده و زمینه برای ظهور حضرتش آماده شود انشاء الله.

اَللّـهُمَّ اَرِنیِ الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ
خدایا بنمایان به من آن جمال ارجمند و آن پیشانى نورانى پسندیده ر

وَ اکْحُلْ ناظِری بِنَظْرَة منِّی اِلَیْه
و سرمه وصال دیدارش را به یک نگاه به دیده ام بکش

وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ ، وَ اَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بی مَحَجَّتَهُ
وشتاب کن درظهورش وآسان گردان خروجش را و، وسیع گردان راهش را ومرا به راه او درآور

 



[1]. نهج البلاغه خطبه 11
تَزُولُ الْجِبَالُ وَ لَا تَزُلْ، عَضَّ عَلَى نَاجِذِکَ، أَعِرِ اللَّهَ جُمْجُمَتَکَ، تِدْ فِی الْأَرْضِ قَدَمَکَ، ارْمِ بِبَصَرِکَ أَقْصَى الْقَوْمِ وَ غُضَّ بَصَرَکَ، وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّصْرَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ.نَاجِذِکَ، أَعِرِ اللَّهَ جُمْجُمَتَکَ، تِدْ فِی الْأَرْضِ قَدَمَکَ، ارْمِ بِبَصَرِکَ أَقْصَى الْقَوْمِ وَ غُضَّ بَصَرَکَ، وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّصْرَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۶ ، ۲۰:۰۵
جعفری

فریاد از افرنگ و دلآویزی افرنگ     فریاد ز شیرینی و پرویزی افرنگ
عالم همه ویرانه ز چنگیزی افرنگ     معمار حرم باز به تعمیر جهان خیز

یا رسول الله ای پرچمدار توحید
اگر تا قبل از بعثت شما و در زمان پیامبران قبل از شما، جهان بصورت جزیره وار مبتلا به کفر و شرک و نفاق بود، از قوم لوط  ابراهیم و ثمود، اصحاب الرأس، اصحاب أیکه و قوم مدین تا نمرودیان و فرعونیان، اما امروز کفر جهانی با قدرت و سرمایه ای افسانه ای در پی تبدیل جهان به دهکده یکپارچه کفر است.

دهکده ای با قبیله های مبتلا به شرک و کفر و سرمدارانی به مراتب  وحشی تر و خونریزتر از نمرودیان و فرعونیان
این قبائل کفر و شرک امروزه به کمک فناوری و اقتصادی که حاصل استعمار و استحمار سرمایه های مادی و فکری و معنوی مستضعفین و پابرهنگان جهان مخصوصا مسلمان است، امروز به فرماندهی شیطان دنبال استحکام نظم نوین جهانی بر مبنای کفر و شرک اند.

یا رسول الله عنوان خاتم الانبیائی ات نشان از آن دارد که ابراهیم و موسی و عیسی ونوح الان شما هستید، و مومنین راستین زیر منگنه کفر و شرک و نفاق ، جانشان به لب رسیده.

یا رسول الله از مسلمانان روهینگیا در میانمار بگویم یا از سرزمین مالک اشتر یعنی یمن، از زادگاه ابراهیم، یعنی الخلیل که امروز زیر پوتین‌های فرزندان یهودیان بنی قریظه‌ای است که در جنگ احزاب به تو خیانت کردند، یا از فرزندان ابوسفیان و بنی مروان برایت بگویم، که سرمایه مسلمانان را به تاراج برده و سینه وسر مسلمانان یمن و بحرین را با سربهای داغ یهود وسرمایه به تاراج رفته مسلمانان می شکافند.

یا رسول الله، خانه کعبه‌ای که روز فتح مکه از بتها پاکسازی شد، دوباره جولانگاه بت های بسیار پست‌تر از لات و عزی شده، و به تبع نور توحید در ظلمت این دهکده کفر و نفاق برای بسیاری قابل رؤیت نیست.

یا رسول الله، سخت تر از غصه سالگرد وفاتت، گمنامی نامت و نام پسر عمت علی است،
یا رسول الله، مگر نه اینکه شما و علی پدر این امت هستید، مگر خودتان نفرمودید:
أَنَا وَ عَلِیٌ‏ أَبَوَا هَذِهِ‏ الْأُمَّة[1]
یعنی من و علی پدران این امتیم،
پس فکری برای این ایتام آل محمد کنید که از دوریتان، خیلی از فرزندانتان دارند عاق شما می شوند، چرا که  غیبت فرزندت به درازا کشید، ظلمت شب غیبت رفته رفته سیاه و سیاه‌تر شد، بسیاری از اراده ها سست گردید و چه دلهایی که واژگون نگشت.

یا رسول الله فرزندت را آماده کن و بفرست تا با زره داود و عصای موسوی و خاتم سلیمانی و بالاخره با ذوالفقار پدرش علی، یوغ ظلم و ستم را از گردنهای مسلمانان و مستضعفان جهان باز کند و از سیاه چال کفر و نفاق به روشنایی توحید رهنمومان سازد، به امید آن روز.

و در آخر شکایتمان را به خود خداوند می بریم که:

اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا، صلواتک علیه و اله، و غیبه ولینا، و کثره عدونا، و قله عددنا و شده الفتن بنا، و تظاهر الزمان علینا، فصل علی محمد و اله و اعنا علی ذلک بفتح منک تعجله و بضر تکشفه و نصر تعزه و سلطان حق تظهره، و رحمه منک تجللناها و عافیه منک تلبسناها، برحمتک یا ارحم الراحمین.

بارالها ما به درگاه تو شکایت می کنیم از فقدان پیغمبرت و از غیبت اماممان و کثرت دشمنانمان و کمی تعدادمان و از فتنه های سخت بر ما و غلبه محیط روزگار بر ما پس درود بر محمد و آلش فرست و ما را در همه این امور یاری کن به فتح عاجلی از جانب خود و برطرف ساختن رنج و سختی و نصرت با اقتدار و عزت و سلطنت حقه که تو آشکار گردانی و رحمتی از توجهت که بر همه ما شامل گردد و لباس عافیت که ما را بپوشاند به حق رحمت نامنتهایت ای مهربانترین مهربانان عالم.

 

 

 

 

 



[1] بحار الانوار ج 36ص11

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۶ ، ۰۷:۲۰
جعفری

شخم زدن جامعه جهانی و قلع و قمع ریشه های فساد و تزویر و کاشت نهال انسانیت آرزو و هدف نهائی همه انبیاء و رسل بوده تا خاتم آنان یعنی خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله.

هر نوع تحولی چه کوچک و چه بزرگ و در مقیاس اهداف انبیاء مستلزم داشتن قدرت است، هم قدرت نظامی و هم قدرت فرهنگی.
قدرت نظامی برای ریشه کن کردن ریشه زمخت و کلفت کفر و نفاق ، و قدرت فرهنگی برای داوم و استمرار این حرکت عظیم و ریشه دار فرهنگی برای تسلط بر جامعه جهانی.

جامعه جهانی امرزی که حاصل کفر و نفاق بشر است، حاصلش جامعه ای بل بشور که یک عده غرق در ثروت حرام و قدرت حرام تراند، وبا این قدرت و ثروت حرامی در زمینه های مختلف کشاورزی و دامداری و صنایع از خون دل یک عده دیگر حاصل شده برای آرامش و آسایش یک عده حرامخوار

حرامیانی که ریشه های اقتصادشان ریشه در خونهای به ناحق ریخته عده دیگر دارد، و اصولا آسایششان را در تب جنگ و خونریزی و استضعاف دیگران می جویند.

جانیانی که گرمی تنور زندگی‌شان بسبب سوختن سرمایه مالی و جانی یک عده انسان های ضعیف دیگر حاصل شده و سرخی و شادابی صورتشان از خون به ناحق ریخته همنوعان دیگرشان است

این مرفه نشینان بی درد حرام لقمه، ممکن است دارای آسایش باشند، اما هرگز روی آرامش را نمی بینند، زیرا ثروت حرام (اعم از ثروت اقتصادی و فکری و ...) حاصل از استعمار و استحمار ملتی دیگر، مایه عذاب وجدان نداشته شان خواهد بود، لذاست که از ترس بیداری ملت های استثمار شده سرمایه گذاری در بخش تسلیحاتشان اگر بیش از زیر ساختهای اقتصادی و رفاهشان نباشد کمتر هم نیست.

آری جامعه منتظر فرزند انسان (امام زمان علیه السلام) است، تا با قدرت قهری از یک طرف بساط نظام مبنی بر استکبار و استضعاف را به هم ریزد و طرحی نو در اندازد.
و با فرهنگ غنی و قوی اسلام جامعه ای بر مبنای فطرت بشر بنیان نهد.

حسین بن علی کمک کار و زمینه ساز قیام امام عصر روحی فداهم

البته مصلح آخر الزمان برای ایجاد این تحول از ظرفیت جدشان حسین بن علی علیه السلام بی نیاز نبوده و از این ظرفیت چشم پوشی نخواهد کرد، چرا که جد هر دو آنها 1400 سال قبل نقشه راه را با یک روایت مختصر نشانشان داده و آن اینکه، فرمود: حُسَیْنٌ‏ مِنِّی‏ وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ یعنی من از حسین و حسین از من است

یعنی نام حسین به برکت بعثت و اسلامی است که من آن را غرس کردم، و ادامه حیات اسلام وابسته به نهضتی است که حسینم در سال 61 هجری آن را رقم زد، که این نهضت طلایه دار همه قیامهایی است که بر علیه ظلم خواهد بود،

جلوه گری اربعین برای آماده سازی قیام مهدوی

آری نشانه های آخر الزمان و زمینه ظهور عصاره انبیاء و اولیاء از اربعین حسینی جلوه کرده، و این قدرت محمد بن عبدالله است که از نوع توپ و تانک نیست بلکه آتشی است که از فطرتهای پاک بلند شده تا جلودار حرکت همه مستضعفان عالم باشد، چرا که خدای محمد این وعده را داده که حتما باید محقق شود، آنجا که در آیه 5 سوره قصص می فرماید: «وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ»
ترجمه : اراده داریم بر ضعفاى این دیار منت گذاریم و پیشوایان و وارثان زمین قرارشان دهیم.

آری با این دیدگاه است شاید بتوان به سوالی که محتشم بصورت شعر بیان کرده جواب داد:
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟       باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین؟               بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۶ ، ۱۶:۳۹
جعفری

اینکه گفته می شود امام حسین علیه السلام در کربلا پیروز شد، در حالی که آنچه ما می بینیم، شهادت، اسارت، و قطعه قطعه شدن بدن است،

و یا اینکه شبهاتی مطرح می‌شود مبنی بر اینکه خیلی از این سختی ها مثل عطش و تشنگی براحتی با یک معجزه کوچک توسط حضرت اباعبدالله قابل رفع بود، و شبهاتی از این دست که برای روشن شدن این زوایای بظاهر پنهان بر آن شدیم مقاله ای را تحت عنوان شکست شیطان در کربلا مطرح نماییم .

قبل از ورود به اصل بحث نیازمند طرح چند مقدمه هستیم

مقدمه اول: این کره زمینی که روی آن زندگی می کنیم یک گوشه میکروسکوپی بسیار کوچک از عالم مادی است.
و جالب تر اینکه این عالم مادی به این وسعت یک ذره کوچکی است که در مقابل عالم ملکوت است .

طبق فرمایش امیر المومنین علیه السلام در خطبه اشباح همه آسمانها پر است از فرشته  بطوری که به اندازه مساحت پوست یک حیوان ، آسمانها خالی از فرشته نیست [1].

حال این فرشتگان و ملائک واقعا برای چه تسبیح خداوند می کنند، درحالی که خداوند بی نیاز از تسبیحشان است ، و یا اینکه این همه فرشته برای چه خلق کرده، بحث دیگری است.

مقدمه دوم : جنگ اصلی در عالم بین دو نفر است حضرت محمد صلی الله علیه و آله و شیطان لعنت الله علیه .

اما رسول الله صلی الله علیه و آله :

ایشان، بالاترین موجود عالم امکان هستند، که به عنوان نماینده خداوند وظیفه اش هدایت بشر به سمت رحمت الهی است.
که طبق حدیث قدسی فی الواقع خلقت عالم به خاطر پیامبر (ص) بوده، در کتاب بحار الانوار آمده :
لَوْلَاکَ‏ لَمَا خَلَقْتُ‏ الْأَفْلَاک[2]
یعنی ای پیامبر اگر تو نبودی افلاک را خلق نمی کردم.

اما قضیه شیطان

برای روشن شدن قضیه شیطان، ابتدائا باید گفت: بعضی ها دارای روح بزرگواراند مثل انبیاء و اولیاء لکن برخی هستند که روح بزرگی دارند اما بزرگوار نیستند.

مثلا صدام یا هیتلر دارای روح بزرگ بودند، اما بزگوار نبودند, توضیح بیشتر اینکه:
اگر پیش ما یک گوسفند را سر ببرند متاثر می شویم، در حالی که صدام باعث کشته شدن 1300000نفر از دو کشور ایران و عراق شد، بطوری که اگر هر شخص دارای 4 لیتر خون هم باشد، این شخص منجر به ریخته شدن حدودا 5 میلیون و 200هزار لیتر خون شده، یعنی دریاچه ای از خون!!! که می شود در آن قایق سواری کرد. خوب این کار روح بزرگی می خواهد.

شیطان و تکبر در محضر الهی

شیطان هم دارای روح بزرگی بود، آن هم بسیار بزرگتر از روح صدام و هیتلر... زیرا سرپیچی کردن از امر خدا آن هم در محضر خداوند، خیلی روح بزرگی می خواهد.

در آیه 34 سوره بقره می خوانیم: «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ أَبى‏ وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرینَ»
ترجمه:و چون فرشتگان را فرمودیم: «براى آدم سجده کنید»، پس بجز ابلیس- که سر باز زد و کبر ورزید و از کافران شد- [همه‏] به سجده درافتادند

استکبار و کبر در محضر خداوند، خیلی روح بزرگی می خواهد، بطوری که امثال صدام و فرعون و نرون در مقابل شیطان اصلا چیزی محسوب نمی شوند. زیرا کار هر کسی که در محظر خداوند عرض اندام کند.

شیطان مترود از درگاه الهی, عامل همه بدبختی اش را انسان می دید, لذا با روح گستاخ و بزرگش کینه انسان را در دل گرفت, و از خداوند فرصت انتقام خواست

«قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنی‏ لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ»[3]
یعنی: گفت: «پروردگارا، به سبب آنکه مرا گمراه ساختى، من [هم گناهانشان را] در زمین برایشان مى‏آرایم و همه را گمراه خواهم ساخت

حضور شیطان در صحنه کربلا

در طول زندگی بشر هم که خیلی دیدیم که شیطان همیشه در صدد اغوای بشر بوده و هست. اما داستان کربلا هم برای انس و هم برای جن و هم برای شیطان یک صحنه بسیار حساسی بود.

طبق رویات وارده از حضرت آدم علیه السلام تا حضرت خاتم و حتی خود سید الشهداء می دانستند که در کربلا چه اتفاقی خواهد افتاد و همه می دانستند که از پیروزی ظاهری خبری نیست، و ظاهرا شیطان هم از این قضیه بی خبر نبوده.

رویارویی رسول الله (ص) و شیطان لعنت الله علیه در صحنه عاشورا

در صحنه عاشورا هم خود رسول الله صلی الله علیه و آله حضور داشت و هم شیطان، و با اینکه می دانستند امام شهید خواهد شد ، ولی هر دو باز هم منتظر بودند که ببینند چه کسی پیروز خواهد شد، لذا از اینجا معلوم می شود ، کل داستان پیروزی غیر از چیزی است که ما در ذهن داریم .

ملاک شکست و پیروزی در صحنه کربلا

در صحنه عاشورا کسی منتظر این نبود که امام حسین در جنگ پیروز می شود یا نه. بلکه هر دو طرف‌(‌ جبهه حق و جبهه باطل) داشتند میزان استقامت اباعبدالله را امتحان می کردند.

بالاخره امام حسین علیه السلام هم انسان بود، مگر در مورد جدش رسول الله صلی الله علیه و‌اله نداریم که در آیه 110 سوره کهف میفرماید: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى‏ إِلَیَّ»

تازه قلب امام معصوم علیه السلام بسیار حساس تر از یک انسان عادی است ، مگر از جدش امیر المومنین نقل نشده که نسبت به یکی از یارانش به نام رمیله فرمودند:[4] ای رمیله! هیچ مؤمنی بیمار نمی شود مگر اینکه ما هم به خاطر بیماری او بیمار می شویم، و غمگین نمی شود مگر اینکه ما هم در غم او غمگین می شویم.

تلاش شیطان در عدم قبولی اباعبدالله با نمره 20

شیطان انتظار نداشت که امام حسین علیه السلام نعوذبالله در کربلا کفر بگوید، یا نعوذبالله صحنه را خالی کند، شیطان منتظر یک آخ از امام حسین علیه السلام بود، یا حد اقل یک بی تابی کوچک هم برای شیطان کافی بود، یا اینکه منتظر بود حضرت ولو با یک معجزه مثلا تهیه آب از عطش خود و اطرافیان بکاهد، زیرا او می خواست حضرت با نمره 20 قبول نشود.

اگر یاران اباعبدالله یک بار شهید شدند حضرت 72 بار شهید شد، بالای سر هر پیکری که حاضر می‌شد به اندازه فراق روح از جان فشار بر حضرت وارد می‌شد، شهادت بنی هاشم، علمدارش ،عطش و آتش و شش ماهه... ،‌نتوانست ذره ای در توکل و صبر حضرت رخنه ایجاد کند،

لذا تنها صحنه جنایات جنایتکاران اموی باعث ماندگاری این حادثه نشد وگرنه در طول تاریخ جنایت کم نبوده . میانمار،‌یمن، فلسطین ، آفریقا ،‌جنایات منافقین ، داعش .... صحنه هایی هولناکتر از عاشورا نباشد کمتر نیست.

 

آری او فریاد العطش دختر سه ساله را شنید، او صدای جگر سوز شش ماهه را شنید ولی حداقل به اعجاز امامت می توانست کاری کند که خاک زیرپا تبدیل به آب شود ، او حتی این کار ها هم نکرد.

امام حسین علیه السلام وزنه ای را بالا برد که در اولین و آخرین مادری چنین فرزندی به دنیا نیاورده که بتواند یک هزارم کار حسین بن علی را انجام دهد.

بهت ملائکه از کار اباعبدالله

حسین بن علی با توکل بر خدا و اخلاص استقامتی از خود نشان داد ملائکه عالم را به تعجب واداشت، در زیارت ناحیه مقدسه می خوانیم :
 «وَ قَدْ عَجِبَتْ مِنْ‏ صَبْرِکَ‏ مَلَائِکَةُ السَّمَاوَات‏»

آری حسین بن علی آبروی انسانها را خرید،
همان ملائکه ای که در خلقت انسان به خداوند اعتراض کردند که انسانی که خونریزی می کند را برای چه آفریدی؟

«وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ» بقره آیه 30

آری ملائکه ای که به خلقت آدم اعتراض کردند، وقتی صحنه عاشورا دیدند ، انگشت به دهان ماندند و خجالت کشیدند

نیتجه آنکه: رمز ماندگاری حادثه کربلا نه به خاطر بازوهای آنچنانی قهرمانان کربلا و حتی نه به خاطر شجاعت و ایثار بلکه به خاطر اتصال قهرمانان این حادثه به منبع لایزال الهی است که با زیر پاگذاشتن امیال نفسانی به درجه‌ای از اخلاص و توکل رسیدند، که عصر عاشورا پیامبر صلی الله علیه و آله با دلی حزین و جگری سوخته اما روی سفید صحنه کربلا را ترک کرد.

ولی شیطان با روی سیاه تر از همیشه دوباره دماغش جلوی اول شخص عالم یعنی خاتم الانبیاء به زمین مالیده شد.

 

 

 

 

 

 

 



[1] در طبقات آسمان [ حتّى باندازه ] محلّ پوستى نیست مگر اینکه فرشته اى بر آن در حال سجده است  یا فرشته اى در حال سیر و حرکت سریع [ در انجام دستور الهى ] .  آن فرشتگان با امتداد طولانى اطاعت پروردگارشان بر علم خود مى افزایند  و به عزّت عظمت خداوندى در دل آنان افزوده مى شود

[2] بحار الانوار ج 16 ص 406

 

[3] آیه 39 الحجر

[4] بحار الانوار ج 26 ص 141

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۶ ، ۲۲:۱۱
جعفری
راهی برای تنفس کعبه
مقدمه:
حادثه کربلا دارای جایگاه و منزلتی در دین بزرگ اسلام است که با بررسی روایات موجود درباره خود اباعبدالله علیه السلام و یا درباره این حادثه، می توان به گوشه‌ای از عظمت این حرکت عظیم پی برد.
از جمله روایت که از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در این زمینه نقل شده گویای این مطلب است، روایتی است که حضرت می فرماید: «حُسَیْنٌ‏ مِنِّی‏ وَ أَنَا مِنْ‏ حُسَیْن»‏  
یعنی حسین از من است و من از حسین هستم
لذا برای روشن شدن گوشه ای از ابعاد این حرکت عظیم، به نوشتاری کوتاه در این مقاله می‌پردازیم
راه تنفس کعبه:
صحبت از مردی بود که بیشتر عمرش را در زندان گذارنده بود بطوری که از موقعی که به دنیا آمده بود تا سن پنجاه سالگی 30 درصد بیرون از زندان و 70درصد بقیه در زندان بسر برده بود، حال به چه دلیل کاری ندارم.
این داستان شبیه داستان خانه کعبه است، زیرا با بررسی احوال این خانه از موقعی که به دست حضرت آدم علیه السلام بنا گذاشته شد و تا بعد از طوفان نوح که به دست ابراهیم نبی بازسازی شد و تا فتح مکه و پاکسازی این خانه از بتها تا به امروز، به این نتیجه خواهی رسید که بیش از 80درصد عمر خانه خدا در دست مشرکان بوده و مقدرای کمتر از بیست درصد در دست موحدان.
حال سوالی که مطرح می‌شود این است که:
به نظر شما اگر وضعیت خانه کعبه به همین منوال ادامه  داشت مخصوصا بعد از ظهور اسلام، که دشمنی کفار و یهود نسبت به اسلام مزید بر علت شد و انگیزه مضاعفی برای مبارزه با توحید را باعث شده. و از طرفی با توجه به مطالب ذکر شده در مورد این خانه (کعبه) امیدی به زنده ماندن اعتقاد به توحید در روی زمین وجود داشت؟؟؟
آری خداوند یعنی معمار سازه بزرگ خلقت فکر این قضیه را کرده بود.
خداوند برای اینکه نور و آتش توحید در خانه کعبه به دست مشرکان خاموش نشود در شمال این خانه در فاصله حدود 1500 کیلومتری در شهر کربلا خانه ای دیگر جهت تنفس توحید بنا گذاشت، تا راه تنفسی برای کلمه توحید باشد، که اگر این کلمه طیبه زمینه رشد و نمو روی زمین را نداشت قطعا خداوند فرصت زندگی به ابناء بشر در روی زمین را نمی‌داد.
نتیجه اینکه:
با توجه به مطالب ذکر شده است که معنای حدیث شریف حسین منی و انا من حسین روشن می‌شود که اگر نهضت حسینی نبود، مجالی برای بعثت نبوی نیز نمی ماند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۶ ، ۲۰:۱۶
جعفری


فرقی که بین علوم تجربی با علوم اعتباری و انسانی است این است که علوم تجربی قابل راستی آزمایی حسی است به عنوان مثال دو نفر خطی مستقیم می کشند، که هر کدام ادعای این را دارد که خط خودش صاف است، برای اثبات چنین مساله ای کافی است از یک خط کش استفاده کرد.

اما علوم اعتباری وعلوم انسانی چون قابل راستی آزمایی حسی نیست (اگر چه براهینی در علوم انسانی وجود دارد که معیارشان بسیار دقیق تر از علوم حسی است اما این موارد در بسیاری از جاها مربوط به قشر اندیشمند است نه مردم عادی) لذا هر فرقه و نحله ای دم از حقانیت می زند.

بقول لسان الغیب حافظ شیرازی : جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه     چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند

لذاست که انبیاء علیهم السلام در اثبات ادعای نبوت به براهین و گفتار اکتفاء نکرده و از معجزه استفاده می کردند، تا اثبات کنند حرف و ادعایشان صرف ادعا نبود و از طرف غیب پشتیبانی می شود .

در مورد مباهله که قرار شد 60 نفر از خواص نصاری (مسیحیان) با پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مباهله کرده و نفرین کنند که هر کس به ناحق است عذاب الهی نابودش کند.

که وقتی نصاری چهره پیامبر(ص) و اهل بیت علهیم السلام را دیدند بزرگشان یعنی  ابوحارثه که بزرگ ترین و داناترین آنان و اسقف اعظم نجران بود گفت: من چهره هایی را می بینم که اگر از خدا درخواست کنند که کوه ها را از جای خود بکند، هر آینه خواهد کَند. پس مباهله نکنید که در آن صورت هلاک می شوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند. و دست تسلیم بالا بردند.

این نشان آن بود که پیامبر صلی الله و آله و سلم و اهل بیتش کسانی بودند که حقانیتشان از طرف غیب امضاء شد.

 

 

 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۶ ، ۲۱:۳۳
جعفری

بعثت پیامبر صلی الله و آله و سلم در حجاز و نشو و نمو و انتشار اسلام از این سرزمین به سایر ممالک، این منطقه (حجاز) را که تا قبل از بعثت پیامبر حیاط خلوت دو امپراطوری قیصر روم و کسری ایران بود به مرکز ثقل جهان تبدیل کرد .

اما دیری نپائید که با ایجاد انحراف در اسلام اصیل بعد از وفات نبی گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم،  محوریت اصلی دین از این سرزمین رخت بربسته و به طرف منطقه بین النهرین سوق پیدا کند، بطوری که شهرهای کوفه و شام ... مرکز اتفاقات تاثیر گذار و تصمیم ساز در جهان اسلام گردید.

در این میان متصدیان اصلی اسلام اصیل ( ائمه اطهار) که همواره در پشت پرده نهال اسلام اصیل را ( که در میان خار و خاشاک های غیر اصیل گرفتار بود) مدیریت می کردند، به فکرایجاد پایگاه و مرکزی جدید برای رشد و نمو اسلام اصیل انداخت.
مستعد ترین مکان برای این کار فلات ایران بود، مردمانی اصیل و حق پذیر و بدون داشتن تعصب جاهلی که خود پیامبر هم درباره شان فرموده بود: لو کان الدین معلقا بالثریا لتناوله رجال من ابناء الفارس[1]  
یعنی: اگر دین به ستاره ثریا بسته باشد و در آسمانها قرار گیرد، مردانی از فارس آن را در اختیار خواهند گرفت
.

که این حدیث آدرسی بود که خاتم النبیین به اوصیائش داده بود که مکان جدید اسلام اصیل ایران است و بس

اولین استارت زمینه ساز هجرت اسلام اصیل از حجاز به ایران با مهاجرت اشعریان کلید خورد ( اشعریان طایفه ای از یمنی های ساکن کوفه که سابقه درخشانی در یاری اهل البیت(ع) داشته‌اند از جمله آنها شرکت در جنگ صفین و قیام مختار بود) . اینها که در پی سختگیری‌های حجاج بن یوسف به شیعیان، از کوفه به قم مهاجرت کردند و قم را مرکز برای سکونت خود و ترویج تشیع در ایران ساختند، و در شهر قم به قدری قدرت یافتند که این شهر از تحت حاکمیت اصفهان خارج کرده و حتی از حاکمان اصفهان مالیات می گرفتند.

از طرفی دیگر با هجرت اجباری فرزند ارشد امام موسی کاظم یعنی امام رضا علیهما السلام به شهر مرو (مرکز خراسان بزرگ) در شمال شرقی ایران که کم کم زمینه برای استقرار اسلام اصیل در مکان جدید آماده شد تا درستی پیشگوئی صادق مصدق ( رسول الله ص) بر همگان آشکار شود.

سفر یکی دیگر از فرزندان امام موسی بن جعفر علیه السلام یعنی حضرت معصومه از مدینه به طرف مرو برای زیارت برادرشان آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام و شهادتشان در شهر اشعریان (قم) ستون دوم ترویج تشیع در ایران زده شد.

سفر احمد بن موسی الکاظم علیه السلام

پس از هجرت حضرت امام رضا علیه السلام چون تحمّل فراق برادر برایش ناگوار شد، با جمعی کثیر راهی ایران شد در نزدیکی شیراز گرفتار حیله گری های مأمون شد و احمد پس از نبردی نابرابر به شهادت رسید و این سومین فرزند زندانی بغداد ( امام موسی کاظم بود) که با شهادت ایشان در این نقطه سه ستون فرهنگی در سه نقطه ایران ( خراسان ، قم ، شیراز) توسط فرزندان امام هفتم شیعیان پایه گذاری گردید.

آری با هجرت و جانفشانی و سر انجام شهادت فرزندان و نوادگان امام موسی الکاظم علیه السلام به ایران بود که اسلام اصیل از زادگاهش به فلات ایران هجرت کرد و اکنون ما در کنار این سفره پر برکت نشسته ایم که باید قدر این نعمت را بدانیم، چرا که در غیر این صورت ممکن است شامل کسانی شویم که در آیه 38 سوره محمد خداوند خطاب به اعراب صدر اسلام می فرماید‌: « وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ ثُمَّ لا یَکُونُوا أَمْثالَکُمْ»
یعنی : و اگر از دعوت اسلام سر برتابید، خداوند به جاى شما قومى دیگر قرار مى‏دهد که اصلا از شما اعراب نباشند و مثل شما هم رفتار نکنند.

 



[1] . بحار الانوار ج 58 ص230

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۶ ، ۱۱:۱۱
جعفری

مرحوم ایت الله دستغیب در کتاب خود یکی از گناهان بسیار بزرگ الاهی را نا امیدی از رحمت خدا می داند . یعنی اگر کسی فکر کرد که دیگر خدا او را نمی بخشد ، می توان گفت : گناه این جمله او از همه گناهانش بالاتر بوده است .
روزی جوانی مست در گوچه ها در حال گذر کردن بود که ناگهان از دور چشمش به امام کاظم می افتد . عرق خجالت بر پیشانیش می نشیند .... به نظر شما امام کاظم چه رفتاری با او می کند ؟؟؟

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۲۴
محمد حسن قالبی

پزشکان متخصص و مشهور غربی در مورد مشروبات الکلی اظهار نظر می کنند !!!
ایا انها مصرف مشروبات الکلی را مفید می دانند ؟؟؟
دکتر معروف فرانسوی به نام مسیودوبوی در کتاب خود ( طب جدید ) می نویسد : مست کننده ها فرد را به سوی مریضی سوق می دهند و در فرد ایجاد مسمومست می کنند . این افراد در ابتدای مستی احساس لذت و راحتی می کنند ولی .......

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۲۳
محمد حسن قالبی

اسلام به خاطر شدت اسیب های مشروبات الکلی بر فرد و جامعه و لزوم کنار گذاشتن این مایع توسط همه افراد جامعه ، قوانین عمومی و تحریم های همه جانبه ای را وضع کرده است . از جمله این که دستور داده حتی به اندازه یک لقمه نان به او کمک نکنید و ......

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۰۸
محمد حسن قالبی