پرتوی از اسمان

سبک زندگی انسانی اسلامی از منظر ایات و روایات

سبک زندگی انسانی اسلامی از منظر ایات و روایات

لطقا در نشر و گسترش این مطالب ما را یاری کنید

نویسندگان
پیوندها

بررسی روایتی   از امام جواد علیه السلام به مناسبت شهادت ایشان: 

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی ع قَالَ: الْمُؤْمِنُ‏ یَحْتَاجُ‏ إِلَى خِصَالٍ تَوْفِیقٍ مِنَ اللَّهِ وَ وَاعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ[1].

یعنی : مومن محتاج به سه خصلت دارد : توفیق از جانب خدای متعال، واعظی از درون خود و پذیرش نصیحت کسی که او را نصحیت می کند.

1..اختلافی است بین دو فرقه اصلی بین اهل سنت ( اشاعره و معتزله) در مورد نحوه اختیار انسان در دنیا

الف) معتزله قائل به تفویض بوده و معتقدند که: انسان در نظام آفرینش دارای اختیار تام و کاملی است و خداوند فقط انسان را خلق کرده و بس، و هیچ دخالتی در کار انسانها ندارد.

ب) در مقابل اشاعره را اعتقاد بر آن است که: برعکس انسان هیچ اراده ای از خود ندارد، و در همه افعال خود مجبور است، یعنی کار و فعل انسان چه صلاح باشد چه فساد نعوذبالله از طرف خداوند است!!!

شعر منسوب به خیام هم شاید اشاره به همین جبر دارد:
مى خوردن من ، حق ز ازل مى دانست            گر مى نخورم علم خدا، جهل بود.

اما بنابر فرمایش امام جعفر صادق علیه السلام : لا جبر و لا تفویض بل‏ أمر بین‏ الأمرین‏، بنابر این فرمایش امام صادق علیه السلام شیعه را اعتقاد بر این است که انسان در کارهایش نه مختار محض است و نه مجبور بلکه افعال انسان مثل نقطه ای است در داخل یک صفحه، که موقعیت آن نقطه را دو محور طول و عرض معین می کنند و به اصطلاح ریاضی مثل محل یک نقطه در یک صفحه است که موقعیتش با دو محور x،y تعیین می شود.

به عبارتی دیگر: در کارها و افعال انسان دو عنصر تقدیر الهی و تدبیر خود انسان بسان دو محور x،y  نقطه وجودی انسان را تعیین می کنند و بالتبع باعث ساخت شخصیت انسان و در نتیجه تعیین کننده سرنوشت او می شوند.

حال با توجه به ذکر این مقدمه، و با این دیدگاه وقتی به روایت مذکور در صدر نوشتار دقت کنیم می فهمیم که انسان در محور تقدیر نیازمند به توفیق است(تَوْفِیقٍ مِنَ اللَّهِ) یعنی تا خداوند به انسان توفیق کاری را ندهد ولو اینکه همه شرایط حاصل باشد، آن کار به سر انجام نمی رسد.

و دو عنصر دیگر ذکر شده در روایت (1.وَاعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ 2. قَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ یعنی داشتن موعظه درونی و پذیرش موعظه بیرونی) به عنوان قوه محرکه ای است که انسان را از درون فعال کرده و باعث می شود انسان به تدبیر امور خویش بپردازد.

نتیجه آنکه : با فعال شدن دو محور تقدیر و تدبیر است که انسان بسان یک نقطه راه کمال را در سطح دنیا این می پیماید.

 



[1] بحار الانوار ج 72 ص 65

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۶/۰۵/۳۱
جعفری

نظرات  (۱)

فوق العاده زیبا فرمودید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی