ایا خدا می تواند سنگی را خلق کند که نتواند ان را بر دارد
پرده اول
ایا خدا میتواند سنگی خلق کند که خودش هم نتواند ان را بردارد؟
یا میتواند این سنگ را خلق کند و یا نمیتواند.
اگر نتواند این سنگ را خلق کند، قدرتش محدود است.
و اگر بتواند این سنگ را خلق کند ولی نتواند ان را بردارد، باز هم قدرتش محدود است.
پرده دوم
ایا خدا میتواند کره زمین را داخل یک تخم مرغ کند بدون این که زمین کوچک شود و یا تخم مرغ بزرگ؟
ایا جوابی برای این گونه سؤالها وجود دارد و یا این که باید تعبدا قبول کنیم که قدرت خدا نامتناهی است؟
پرده سوم
برترین استاد ریاضی دنیا را برای جواب دادن به سؤالات دانشجوهای ریاضی به دانشگاه دعوت کردند.
هر کس سوالی میپرسید و سعی میکرد دشوارترین مسائل ریاضی را مطرح کند.
دانشجویی برای سؤال پرسیدن جلو آمد و گفت: من قبول ندارم که شما برترین ریاضی دان دنیا هستید!!!
استاد گفت: هر سوالی که داری بپرس تا جوابت را بدهم.
دانشجو سؤال کرد: من میخواهم این مسئله را حل کنی تا قبول کنم قدرت ریاضی شما بی نظیر است.
استاد: سوالت را بپرس.
دانشجو: من میخواهم کاری کنی که 2 ضرب در 2 بشود 5.
استاد: اما این محال است، غیر ممکن است. سوالی بپرس که ممکن باشد.
دانشجو: نه شما دارید توجیه میکنید. باید جواب سوالم را بدهید تا باور کنم شما در ریاضیات برترین هستید.
صدای نیش خند از گوشه گوشه سالن انفی تئاتر هر یک جواب قانع کنندهای برای دانشجوی پرسش گر بود.
آری این سؤال جوابی جز نیش خند نداشت.
هنگامی که از قدرت خدا و یا هر شیء دیگر صحبت میشود اولین چیزی که باید در نظر گرفت این است که ان شیء ممکن باشد و امکان اتفاق افتادنش وجود داشته باشد. اصلاً چیزی که محال است امکان اتفاق افتادنش در خارج وجود ندارد. ممکن الوجود یعنی چیزی که وجودش ممکن است و محال یعنی چیزی که اتفاق افتادنش غیر ممکن است، یعنی به هیچ وجه قابل اتفاق افتادن نیست.
در سه پرده ذکر شده برای رسیدن به نتیجه باید محال اتفاق بیفتد. یعنی چیزی که ممکن نیست اتفاق بیفتد، ممکن شود و اتفاق بیفتد.
این که خدا بتواند این سنگ را خلق کند و بعد نتواند بر دارد و یا این که زمین را داخل تخم مرغ قرار دهد، غیر ممکنهایی هستند که باید خدا انها را ممکن کند. و ممکن شدن غیر ممکن، محال است.
اگر کسی با وجود این توضیحات همچنان از جواب سؤال قانع نشده باشید شاید نیش خند جواب قانع کنندهای برایش باشد.