رفته بود زیارت خانه خدا ، با شلوغی های اطرافش با حسرت نگاه می کرد ، کم کم ناراحتی توی چهرش نمایان می شد ، رنگ صورتش هم پریده بود ، خدایا !!!
اقا کنارش ایستاده بود ، رو می کنه به مفضل میگه : چرا این طوری دگرگون شدی ؟
مفضل جواب میده : نگاه می کنم می بینم این همه حکومت ها به اسم اسلام سر علم کردند و همشون ادعای اسلام دارند اگه همه اینها شیعه بودند ، همشون ولایت اهل بیت را قبول می کردند ، اگه همه افرادی که اینجا تو خانه خدا هستند دوست دار و پیرو شما می شدند چی می شد !!!!
اقا امام صادق می فرمایند : مفضل ، اگه این اتفاق بیفته ، وظیفه خیلی سنگینی روی دوش شما قرار می گرفت .
چرا که در این صورت باید شب ها را برنامه ریزی می کردید و خیلی کم می خوابیدید و در روزها تلاش فراوان انجام می دادید و غذا های خیلی ساده مثل نان جو خشکیده می خوردید و لباس های ذبر و خشن می پوشیدید ، همانند امیر المومنین علی علیه السلام.
سپس حضرت با کنایه به مفضل می کوید : شما که خود را منتسب به ما می دانید ، اگر بعد از این که حکومت به دست مان افتاد این گونه برخورد نکنید ، گرفتار اتش جهنم خواهید شد . پس حالا که حکومت در دست ما نیست ، شما بخورید و بخوابید و هیچ کاری انجام ندهید .
اقا امام صادق با این روایت تکان دهنده می خواهند به شیعیان بفهمانند که مسئولیت سنگینی بر دوش دارید چه قبل از حکومت جهانی اسلام و چه بعد از ان.
پس چه خوب است که در این دوران غیبت خود و دیگران را برای حکومت عدل الاهی و ظهور مهدی صاحب الزمان اماده کنیم .
متن روایت ....